میشه داد بزنم؟؟؟ میشه با وجود این دیوار های دور تا دور داد زد؟

میشه صدای دادم خونه همسایه نره؟؟ تا فکر نکنه کیه که دیوانه شده ؟

میشه بشینم با پرنده های پشت بالکن حرف بزنم ؟ براشون گریه کنم؟؟ 

میشه بهشون بگم حال روحیم بده و هیچ چیزی نمیتونه در لحظه حالمو خوب کنه؟

میتونم برای چند ساعت فقط چند ساعت راحت با خیال آسوده اشک بریزم؟؟

اتفاق خاصی نیوفتاده فقط کمی دلم گرفته  کمی حالم سرجاش نیست.

کمی خسته ام کمی خسته...

اشک بریزم و بنویسم شاید اروم شم هق هق کنم و بنویسم شاید اروم شم.

شدم شبیه گلی که توی خونه درحال پوسیدنه و من حتی نمیتونم بهش اب بدم چون حوصله شو ندارم .