تا حالا شکار رفتی؟
من رفتم ولی دیگه نمیرم
آخرین باری که شکار رفتم ؛ شکار گوزن بود
خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم، من شلیک کردم بهش و زدم به پاش
وقتی رسیدم بالای سرش هنوز جون داشت نفس می کشید و با چشم هاش التماس میکرد
زیباییش مَحوَم کرده بود، حس کردم که میتونه دوست خوبی واسم باشه، میتونستم نزدیک خونه یه جای دنج واسش درست کنم
اما خوب که فکر کردم فهمیدم که این جوری اون گوزن واسه همیشه لنگ میزنه و هروقت منو میبینه یاد بلایی میفته که سرش آوردم
از نگاهش فهمیدم بزرگترین لطفی که میتونم در حقش بکنم اینه که یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم..

هیچ وقت نمیتونی با کسی که زخمیش کردی دوست باشی